گردش
هر وقت میریم بیرون و از جلوی مغازه ها رد میشیم آیدا حتماً باید توی مغازه ها هم سرک بکشه ببینه کی توی مغازه هست. اگر هم توی مغازه ای موزیک گذاشته باشند، می ایسته توی مغازه و نانای میکنه. (توی دهنش پاستیله ) تازگیها وقتی به آیدا میگم میخوام ازت عکس بگیرم، اینجوری می خنده و ژست می گیره. اینجا هم در حال خوردن پاستیله توی پاساژ. نصفه نیمه می خورد و بقیه شو می انداخت روی زمین. من هم دنبالش می رفتم و از جلوی مغازه ها پاستیل ها رو جمع می کردم. اینجا هم پارکینگ شهرونده که باز هم آیدا بدو، من بدو ...
نویسنده :
مامان ندا
18:19